خیلی خوشگله خیلی نازه خیلی خیلی خدا براتون حفظش کنه
باسلام
از لطف شما ممنونم...
نميدونم شايد حس جفت نباشه اما يه حسي مثل بچه با پدر و مادر...
اين توي رفتارش كاملا مشهوده...
ممكنه حرف كسي رو گوش نده يا بازيگوشي كنه اما چيزيكه بهش ميگم ردخور نداره و انجام ميده...
ممنونتم...
خداوكيلي تازه ميپرسي الان حرف ميزنه!!!...
كاش ميپرسيدي الان حرف نميزنه!!!...
جان خودم روي مخمه همش...
از بس كه حرف ميزنه....
شايد كلماتي كه ميگه كم باشه اما همونها رو هم اينقدر تكرار ميكنه كه گاهي روي فقس رو ميكشيم!!!...
شما به بنده لطف دارين...
منم براي شما بهترين ها رو آرزو ميكنم....
از حسن نيت شما سپاسگزارم...
يه واقعيت تلخ رو بايد اينجا اعتراف كنم كه ديگه خونمون جا نداره!!!...
اما از خدا كه پنهون نيست از شما چه پنهون خودمم هم خيلي دلم ميخواد يه ماده براش بگيرم اما ميترسم!!!...
قربون محبتت عزيز....
اختيار دارين نفيسه خانوم...
اين تاپيك متعلق به خودتونه...
منم ممنون راهنمائيهاي هميشگي شما هستم...
باوركن كه همنيطوره...
چندوقت پيش با برادرزاده ام داشتم كشتي ميگرفتم و الفي هم روي قفس بود...
به محض اينكه باهم گلاويز ميشيديم الفي ميپريد روي شونه ام و برادر زاده ام هم پا به فرار...
الفي دوباره خرامان خرامان ميرفت روي استندش و ژست فاتحان رو به خودش ميگرفت...
دوباره كه ايليا ميومد جلو تا بازي كنيم همون داستان تكرار ميشد...
شايد 7-8 بار اينكار و كرد و شده بود سوژه خنده همه اون شب...
عالمي داره اين آتيش پاره...
باتشكر farhad-2007
باسلام
ديشب خواستم ببينم اين آقا چقدر حسوده تا حساب كار بياد دستم...
بخاطر همين جلوي چشمهاي گردش و قولومبه ش!!!شروع كردم با يه عروسك بازي كردن...
خيلي دقيق نگاه ميكرد و مثل ميخ ايستاده بود و نظاره ميكرد...
بعد عروسك رو گذاشتم زمين و در قفس رو باز كردم و تظاهر كردم كه دارم ميرم(رفتم پشت ديوار و به نظاره نشستم)...
جالبه باوجود كنترلها و گوشي از همه اونها رد شد و رفت يكضرب سروقت اين عروسك...
اولين كاري كه كرد كله اونو جدا كرد!!!...
بعدشم اونو برد بالاي قفس روي استندش و شروع كرد به جدا كردن دست و پاش از تنه ش...
هرچي هم بچه ها سعي ميكردن عروسك رو ازش بگيرن بالهاشو باز ميكرد و تاج ميزد و با جيغ هاي بنفش بچه ها رو از عروسك دور نگهميداشت...
خلاصه اونجا بود كه حساب كار دستم اومد...
يعني كه يعني...
ايشون خودشه و خودش...
اگه كسي ديگه اي بخواد بين منو ايشون قرار بگيره حسابش با منقارهاي الفي خانه...
اينم چندتا عكس از الفي سلاخ!!!...
باتشكر farhad-2007
ویرایش توسط farhad-2007 : 21st August 2014 در ساعت 11:51 AM
سلام.ماشالله اقافرهاد.شما هر وقت عکس وخاطره میذارید ادم روحش تازه میشه.واقعا ممنون
ولی فکر نمیکنید با اینکارش خواسته به چیزی که شما بهش محبت کردین محبت کنه؟طوطی ها وقتی چیزی رو دوست دارن اینجوریش میکننا.یعنی اسباب بازی هایی که بیشتر دوست دارن رو بیشتر خراب میکنن و...
فکر کنم دوست جدید میخوادوبرعکس برداشت کردین
اوه اوه عجب طوطی حسودی !!!
اینجوریم مگه میشه ؟؟!!!
با این حساب فکر کنم هر پرنده دیگه ای وارد خونه شه همین بلا سرش میاد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)