اركنان سازمان جهاني حفاظت از محيط زيست در جنوب منطقه لانگوا عمليات امداد و نجات يك فيل و بچه فيل را هرگز فراموش نخواهند كرد، بچه فيل و مادرش كه در گل و لاي مرداب گير كرده بودند، توسط اين كاركنان از مرگ نجات يافتند.
صحنه جالب اين بود كه ابتدا گلهاي از فيلها تلاش ميكردند تا با خرطومهايشان اين مادر و بچه فيل را از ميان گل و لاي نجات دهند.
گلها به سرعت خشك ميشد و آنها به سختي نفس ميكشيدند و كمكم تسليم مرگ ميشدند تا اينكه محافظان محيط زيست ابتدا يك طناب زير بچه فيل انداختند و آن را بيرون كشيدند اما وقتي نگاهش به مادر خود افتاد، به سويش برگشت و يكبار ديگر خود را به ميان گل و لاي انداخت، در حالي كه ماده فيل اميدي به نجات خود نداشت و ميخواست تسليم مرگ شود، ولي چشمهاي غمزدهاش نگران فرزند بود. سرانجام امدادگران دوباره به كمك بچه فيل رفتند و او را بيرون كشيدند. فيل كوچولو در حال دويدن به طرف گله فيلها، مرتب سر برميگرداند و با حالت حزنانگيزي به مادر چشم ميدوخت. گله فيلها كه در حالت انتظار مرتب نعره ميكشيدند، بچه فيل را در ميان خود گرفتند و به نوازش او پرداختند. بعد از اينكه بچه فيل آزاد شد، امدادگران به مادرش كه در گل مرداب دست و پا ميزد كمك كردند و با تلاش بسيار او را نجات دادند.

اعضای خانواده با نا امیدی سعی می کنند به مادر و بچه اش که در باتلاق اسیر شده اند کمک کنند


گل و لجن باتلاق به سرعت خشک می شوند و بنابراین پنجره زمان برای نجات آنها هر لحظه بسته تر می شود
تیم کارگران انجمن حفاظت از لانگوای جنوبی اول سعی می کنند بچه فیل را نجات دهند



بچه فیل با دیدن فرو رفتن مادرش در باتلاق فریاد کمک سر می دهد
بعضی معتقدند که نجات این مادر و بچه دخالت در یک رخداد طبیعی است


کارگران در آخرین تلاش موفق می شوند بچه فیل را نجات دهند درحالی که مادر همچنان به فرو رفتن ادامه می دهد


سرانجام بچه فیل به طور کامل از باتلاق بیرون می آید
از این لحظه تمام توجه کارگران به سوی فیل مادر معطوف می شود


اما نیروی انسانی به تنهایی نمی تواند این فیل بزرگسال سنگین را از میان گل و لای بیرون بکشد



پس از یک مبارزه، فیل مادر ناگهان احساس می کند و شروع به دست و پا زدن برای خلاصی از لجن می کند




فیل مادر که به دنبال فرزندش است آن را صدا می زند درحالی اعضای گروه امداد از یک تراکتور برای تجات فیل استفاده کرده اند


عملیات کمک همچنان ادامه دارد اما پایان تلاش نزدیک است


سرانجام پس از یک مبارزه طولانی، مادر از باتلاق بیرون می آید و به سمت فرزند و سایر اعضای گروه می رود