طبیعت - در حیواناتی که حفظ قلمرو اهمیت دارد، نزاع بین نرها امری متداول است، اما اگر یک حیوان نر، رفتار و ظاهر ماده ها را تقلید کند چه اتفاقی میافتد؟ شاید در این صورت کمتر برای نزاع انرژی تلف کند

بهنوش خرمروز: وقتی یک پرنده قوش مرداب غربی نر در جنوب غربی فرانسه، اطراف لانهاش میچرخد و نر دیگری را که در فاصله 400 متریاش قرار گرفته زیر نظر دارد، معمولا آغاز یک جنگ در راه است. قوشهای مرداب نر، قلمرو دارند و دوست ندارند نرهای دیگر به فاصله 700 متری آشیانهشان وارد شوند.
اما در مواردی، به جای این که دعوا به راه بیافتد، تنها نگاهی طولانی نصیب غریبه مزاحم میشود. دلیلش هم این است که غریبه، در لباس دیگری ظاهر شده است. در این موارد، با این که پرنده نر به بلوغ رسیده، اما ظاهرش شبیه به مادهها است. در دنیا فقط دو پرنده را میشناسیم که برخی از نرهایشان، ظاهر مادهها را تقلید میکنند و قوش مرداب، تنها پرنده شکارچی است که این ویژگی را دارد.
به گزارش نیوساینتیست، قوشهای مرداب نر، اغلب پرهای خاکستری و چشمان زرد رنگ دارند. در حالی که مادهها بدنی پوشیده از پرهای قهوهای، سر و شانههای سفید و چشمان قهوهای دارند. همچنین مادهها در حدود 30 درصد از نرها بزرگترند.
اما همه نرها از این قاعده پیروی نمیکنند. تا 40 درصد از آنها، هیچ پر خاکستری ندارند و اغلب پرهایشان قهوهای است. البته رنگ چشمانشان زرد است که نشانه نر بودنشان است. همچنین از نظر اندازه، بزرگتر از سایر نرها نیستند. این نرهای شبهماده، در سال دوم زندگی خود، صاحب این ظاهر غیرعادی میشوند و تا آخر عمر آن را حفظ میکنند.
در بین ماهیها، خزندهها و حشرات، نرهای شبهماده فراوانند، اما در بین پرندگان، این پدیده خیلی خیلی نادر است. تنها نمونه دیگری که ما میشناسیم، یک پرنده ساحلی به نام روف یا فیلوماچوس پوگناکس است. برخی از روفهای نر، برای این که به مادههای واقعی برسند، از مادهها تقلید میکنند.
سوال این است که چرا قوشهای مرداب نر، احساس میکنند نیاز دارند خود را به شکل مادهها در بیاورند؟ آدری استرنالسکی از مرکز مطالعات زیستشناسی شیزه در فرانسه به همراه فرانسوا موگوت از ایستگاه پژوهشی مناطق خشک واقع در المریای اسپانیا، کوشیدهاند پاسخ این سوال را بیابند.
من را نزن!
محققین بر این باورند که نرهای شبهماده، با احتمال کمتری توسط سایر نرها مورد حمله قرار میگیرند و انرژی کمتری را برای نزاع هدر میدهند. آنها 36 جفت را در آشیانههایشان تماشا کردند و واکنش هر کدام را نسبت به مدلهای غیرواقعی که شبیه به یک نر، نر شبهماده و ماده بودند را بررسی کردند.
چنان که انتظار میرفت، نرهای اصیل بیشتر به مدل نر حمله کردند. مادهها به ندرت به مدلی حمله کردند که طبیعی است، چون دفاع از قلمرو وظیفه نرها است.
بنابراین به نظر میرسد که دستکم در چشم یک پرنده نر اصیل، نرهای شبهماده، به نظر یک ماده واقعی میرسند و بدین ترتیب، مورد حمله قرار نمیگیرند. البته تقلید این نرها از مادهها، عمیقتر از رنگ پرها به تنهایی است. به گفته استرنالسکی و موگوت، آنها فقط شبیه به مادهها نیستند، بلکه مانند مادهها هم رفتار میکنند.
نرهای شبهماده، وقتی قرار باشد از آشیانهای مراقبت کنند، بیشتر به مدل ماده حمله میکنند تا مدل نر! این خیلی عجیب و غریب است، چون از دید آنها، یک ماده باید یک جفت بالقوه محسوب شود، نه یک تهدید. فقط یک ماده واقعی باید ماده دیگر را یک تهدید ببیند.
اما مطالعه دیگری، پیچیدگی تازهای را آشکار کرد: نرهای شبهماده در گروههای شکارچی، هنگام شکار دستهجمعی، نقش فعالی را بازی میکنند، در حالی که نرهای واقعی، کمتر چنین نقشی دارند.
همه این موارد پیشنهاد میکنند که نرهای اصیل، برندههای واقعی میدان هستند، به جای این که قلمرویی داشته باشند که در مرزهایش، نرهای پرخاشگر قصد نزاع دارند، آشیانهای دارند که در اطرافش، نرهای شبهمادهای پرسه میزنند که در شکار هم میتوان روی آنها حساب کرد.
البته به گفته موگوت، رفتار و ظاهر مادهها را تقلید کردن هم باید حتما سودی داشته باشد. در غیر اینصورت نرهای شبهماده از بین میرفتند. اما این که این سود چیست، هنوز برای ما یک معما است