اين مجموعه بسيار بكر و جذاب علاوه بر اهميت زيست محيطي براي اهالي منطقه, براي جانوراني كه در اين مكان زيبا بسر مي برند, حايز اهميت است.
از بدو پيروزي انقلاب در سال 57, روند تخريب اين منطقه حفاظت شده با سرعتي باور نكردني آغاز و از همان موقع عشاير و دامداران با شكستن قرق منطقه حفاظت شده 'اشترانكوه' وارد اين منطقه شده و با چراي بي رويه دامنه هاي شيب دار اشترانكوه باعث به وجود آمدن آبرفت هاي بسياري شدند كه در سمت جنوبي و اطراف درياچه 'گهر' بزرگترين آسيب وارد شد كه يكي از اين آسيب ها پر شدن درياچه دوم گهر بود.
متاسفانه زماني مسوولان به فكر چاره افتادند كه قدري دير شده بود, چرا كه طبيعت سرسبز اين منطقه مي رفت تا از وجود يك درياچه زلال و گوارا كه همانند 'فيروزه اي بر دامن اشترانكوه' مي درخشد, محروم گردد.
اما اين فاجعه زيست محيطي به اينجا ختم نمي شود و در ابعاد ديگر قابل بررسي است كه در اين زمينه مي توان به شكار بي رويه جانوران وحشي اشاره كرد كه توسط عده اي ناآگاه و از خدا بي خبر انجام مي گرفت.
منطقه اشترانكوه پيشتر يكي از متنوع ترين زيست گاه هاي جانوري مناطق حفاظت شده كشور بوده است كه در اين راستا اهالي منطقه مي توانستند با چشم غيرمسلح گله هاي قوچ و ميش و كل بز را در كوه ها مشاهده كنند, اما اكنون اين منطقه عاري از شكار و حتي حيوانات وحشي همانند خرس، گرگ، گراز و پلنگ شده است.
تعداد اندكي از اين حيوانات به مناطق سخت گذر منطقه پناه برده اند كه اگر چاره اي انديشيده نشود دير يا زود نسل آن ها هم از بين خواهد رفت.
در اين سير نسل كشي حيوانات وحشي, مسوولان وقت دستگاه هاي ذي ربط با دادن جواز به انواع سلاح هاي گرم دور برد مانند تفنگ هاي برنو، ام يك و گاها ژ - 3 خود از عوامل مهم در تشديد اين نسل كشي ها بودند.
اين در حاليست كه شكارچيان در گذشته فقط از تفنگ هاي شكاري ساچمه اي استفاده مي كردند و تا اين حد توان كشتن حيوانات وحشي منطقه را نداشتند.
همزمان با اين نسل كشي, عده اي فرصت طلب و سودجو با سوء استفاده از شرايط اوايل انقلاب با آوردن تورهاي بزرگ ماهيگيري به درياچه گهر در تمام فصول سال اقدام به صيد ماهي به صورت انبوه كردند كه در سال هاي 57 تا
65 نسل ماهي 'قزل آلا' در اين درياچه با خطر جدي روبرو شد كه خوشبختانه با اقدام مسوولان و استقرار پاسگاه محيط زيست در محدوده اين درياچه خطر نابودي اين نوع ماهي تا حد زيادي اكنون از بين رفته است.
عشاير و اهالي منطقه نحوه استفاده از درختان را به صورت منطقي انجام مي دهند به طوري كه قسمت هاي كهن درختان را قطع و قسمت جوان درخت را براي رشد باقي مي گذارند.
در عوض عده اي كه براي گذران اوقات فراغت و به منظور تفرج به درياچه گهر و ديگر مناطق ديدني مي آيند اقدام به قطع درختان جنگل اطراف درياچه نموده تا بتوانند لوازم پخت و پز و گاها روشنايي را تامين كنند.
در پايان با يك جمع بندي كلي به اين نتيجه مي رسيم كه هر چه توان داريم ابتدا بايد صرف آموزش و دادن آگاهي به مردم و در ثاني با اقدامات اساسي و جدي بايد با هرگونه تخلف زيست محيطي به طور جدي برخورد شود تا ابتدا اين زخم ها التيام پيدا كند، آنگاه به طور همزمان طرح هايي براي حفظ دستاوردها داشته باشيم و اگر چنين نباشد بر شاخه اي نشسته ايم كه خود آن را مي بريم.
اميد است با برگزاري همايش هايي نظير همايش زاگرس مركزي توجه مردم به خصوص دوستداران طبيعت را به منطقه حفاظت شده اشترانكوه جلب و براي جلوگيري از نابودي اين سرمايه خدادادي چاره اي انديشيده شود.