انسانیت هنوز زنده است....

[RAMIN]

خیلی از ما این جمله منتسب به چارلی چاپلین را شنیده ایم که می گوید: «یک سیب افتاد و جهان از قانون جاذبه باخبر شد، ولی هزاران جسد افتاد و بشر معنی انسانیت را درک نکرد...!».

این عکس های فوق العاده به ما یادآوری می کنید که نباید امیدمان را به بشریت از دست بدهیم، شاید همه ما بد نباشیم! خیلی ها هستند که هنوز انسانیت را در خودشان زنده نگه داشته اند، ما دوست داریم نمونه های واقعی و فوق العاده از محبت انسان ها رو ببینیم، اگر شما هم دوست دارید و از دیدن آن ها احساس لذت می کنید و افتخار می کنید به داشتن چنین همنوعانی، پیشنهاد می کنیم عکس ها را مشاهده کنید.



در جشن تولد این کودک مبتلا به اوتیسم هیچ یک از همکلاسیهایش شرکت نکردند، مادرش در فیسبوک درخواست کمک کرد. و این آتش نشان ها و افسران فوق العاده که مهربانی با روح آن ها پیوند خورده، برای تولد او جمع شدند...













هر روز عصر این مرد سگ بیمار خود را به دریاچه می برد، چون آب به تسکین درد او کمک می کند...








هر یکشنبه این آرایشگر نیویورکی موی افراد بی خانمان را رایگان کوتاه می کند...








دو جوان نروژی با سعی و کوشش فراوان و به جان خریدن خطر سرماخوردگی، این بره‌ بی‌گناه را از غرق شدن نجات دادند.








کارگران شرکت تمیزکاری ممفیس، برای تمیز کردن دیوارهای بیمارستان کودکان در Le Bonheur لباس قهرمانان را می پوشند تا بچه ها بخندند...








Jacqueline Kiplimo به رقیب معلولش کمک می کند تا مسابقه را تا پایان ادامه دهد...









مردی نروژی، شجاعانه به درون دریاچه‌ای یخ بسته شیرجه زده و مرغابی را که در حال غرق شدن بود نجات می‌دهد.








یک مرد مسن هنگام پاروکردن پارکینگش دچار حمله قلبی شد، امدادگران او را به بیمارستان بردند و سپس برگشتند تا پاروکردن پارکینگش را تمام کنند...









شگفت زده کردن بی خانمان ها با غذا و هدیه به مناسبت کریسمس









نجات بچه گربه با چتر













این مرد بی خانمان بارها و بارها در حال خواندن یک کتاب مشاهده شده بود بنابراین یک انسان به او یک کتابخانه الکترونیکی هدیه داد








باز هم آتش‌نشانان و نجات بچه گربه‌ای از ساختمان در حال سوختن، در اینجا یکی از آتش نشانان به گربهبیچاره اکسیژن می‌رساند.









یکی از کارمندان فروشگاه وِندی (Wendy)، چتر جلوی در را برداشته تا از ریزش باران و خیس شدن پیرمردی ناتوان جلوگیری کند.









مأمور پلیس در حال گفتگو با جوانی است که قصد خودکشی دارد، او سرانجام موفق به منصرف کردن او می‌شود. هشت سال بعد این جوان که اکنون خود پدر دو فرزند است، جایزه‌ی بنیاد آمریکایی جلوگیری از خودکشی را به این مأمور وظیفه شناس و دلسوز تقدیم می‌کند.








دختر کوچولویی حیوانات پارچه‌ای خود را به فروش رسانده و پول آن را برای کمک به حیوانات بی‌خانمان بهپناهگاه حیوانات اهدا کرد.

او در نامه‌اش نوشته که با فروش حیوانات اسباب بازی خود، قصد داشته به حیوانات واقعی کمک کند تا از مراقبت و زندگی بهتری برخوردار باشند







منبع:laplas

[amir.oskuee]

خوشم می آد یکی از این اتفاق های زیبا تو ایران نبود!!!! اونها کافر هستند

[RAMIN]

شما هم حتماً از شنیدن اخباری از این دست ناراحت می‌شوید. اخباری که ما را با این سؤال تکان دهنده روبرو می‌کنند که ما چه هستیم و انسان رو به کجا پیش می‌رود؟ جنایت در حق همنوعان، کشتار کودکان و زنان، بمباران و البته اخبار گروه دولت موسوم به داعش و جنایت‌های پلید آنها که این روزها این نگرانی‌ها را به مراتب بیشتر هم کرده است.

گاهی از خود می‌پرسیم کودکان امروز و فردا قرار است چطور زندگی کنند و آیا دنیا بالاخره روی صلح و آرامش را خواهد دید؟از سوی دیگر ما تنها ساکنان این کره نیستیم، حیوانات نیز چوب اشتباهات و مشکلات ما را می‌خورند، آنها نیز ناخواسته درگیر خشونت هستند.

چند بار در همین شهر خودمان کودکانی را دیدیم که به حیوانی بی پناه حمله و او را مورد آزار و اذیت قرار دادند، چند بار جلو رفته و با آنها صحبت کردیم و چند بار بی‌تفاوت از کنار آن گذشتیم. کودکان امروز بزرگسالان فردا هستند و اگر از همین حالا به آنها اصول احترام به حقوق و مهربانی با دیگران را آموزش دهیم، فردای بهتری پیش روی همه‌ی ساکنان این جهان خواهد بود.

اما در میان این همه اخبار ناخوشایند هنوز هم می‌توان شاهد صحنه‌هایی بود که قلب‌ها را امیدوار می‌کنند، امید به انسانیت، امید به مهربانی، امید به بشریت.

---

سرباز با صبر و حوصله به بچه گربه‌ای غذا می‌دهد.

---

---

مردم تاب‌هایی ویژه برای کودکان معلول ویلچر سوار ساخته و آنها را نیز در شادی دیگر کودکان سهیم کرده‌اند.

---

آتش نشان روسی گربه‌ای وحشت‌زده را از خطر نجات داده است.

---

---

شهری در برزیل و مردمانی که پیراهن‌های بی‌استفاده‌ی خود را برای افراد نیازمند و بیخانمان در این محوطه آویزان می‌کنند.

---

مردم شرکت کننده در تظاهرات‌ ترکیه، چشمان سگی را که به دلیل گاز اشک آور دچار درد و آبریزش شده بود، شستشو می‌دهند.

---

مرد افغان برای سربازان چای می‌ریزد.

---

گربه‌ای دیگر به لطف انسانیت آتش‌نشانان وظیفه شناس از مرگ حتمی در آتش نجات یافت.

---

افسر پلیسی که یک جفت چکمه به مردی پابرهنه و بی خانمان اهدا می‌کند.

---

آتش نشانی مهربان که صبورانه به کوالایی نجات یافته از حریق جنگل، آب داده و او را دلداری می‌دهد.

---

مردی که کفش‌های خود را به دختری بی خانمان در ریودوژانیرو، هدیه می‌کند.

این داستان زندگی هر روزه‌ی ماست، هر روز نگاهی منتظر به دستان شما دوخته شده تا از سر لطف و انسانیت نیازی را برآورده کنید. پیرمردی را از خیابان عبور دهید، در حمل بار سنگین خرید به کسی کمک کرده، حیوانی را از آزار و اذیت یا درد گرسنگی نجات داده و حتی با لبخندی، قلب کودک گل فروش را شاد کنید.ما انسانیم و انسان به انسانیت زنده است. از امروز این شادی‌های کوچک را مهمان خانه‌ی دلتان کنید و مطمئن باشید اگر هر کدام از ما از خود شروع کند، قطعاً دنیا جای بهتری برای زندگی خواهد بود.