سلام جناب جمارانی عزیز
تانک جدید هم مبارکه
از الان منتظر عکسای بعدی با پیشرفتای چشمگیر هستم
موفقتر باشید
سلام جناب جمارانی عزیز
تانک جدید هم مبارکه
از الان منتظر عکسای بعدی با پیشرفتای چشمگیر هستم
موفقتر باشید
باسلام
از شما ممنونم...
از حسن نيت شما سپاسگزارم...
چشمهاتون قشنگ ميبينه...
اميدوارم ارواناي شما هم زودتر رشد كنه و به سايز و رنگ دلخواه تون برسه و از ديدنش بيشتر لذت ببريد...
نفرماييد دوست عزيز...
از لطف شما ممنونم...
من عكس اولين تانك گياهيمو نذاشتم...
اين عكس مربوط به اخرين تانك گياهي منه...
نميدونم چندسال پيش اولين تانك گياهي رو راه اندازي كردم...
اما همينقدر بهتون بگم كه هنوز خاك كف براي تانك گياهي به بازار نيومده بودو ميگفتن كه يه خاك هستش به اسم مونودو شركت جي بي ال چنين است و چنان است...
همه ماهيها به تغييرات اكسيژن حساس هستند و اروانا هم شامل اونها ميشه...
ولي نياز شديد به اكسيژن دهي نداره...
ميشه گفت مثل بقيه ماهيها...
منم براي شما ارزوي موفقيت ميكنم...
ازت ممنونم كارو جان...
واقعيتش به شخصه هميشه تلاش شما رو تحسين ميكنم...
اميدوارم در تمام كارهاتون موفق باشيد...
بعداز چندوقت غيبت يكم از اتفاقات درياچه اژدها براتون بگم...
اول از همه بگم كه با كمك دوستان و پيگيريهاي زياد تا حدود زيادي جنسيت اونها مشخص شد
البته حامد مهرباني كمك زيادي بهم كرد كه همينجا ازش تشكر ميكنم...
تا اونجايي كه متوجه شدم سوپررد نره و ردچيلي ماده...
دقيقا برعكس چيزي كه فكر ميكردم!!!...
حالا ميشه رفتار تند و خشن سوپررد رو درك كرد...
چيزيكه خيلي برام جالب بود و تابحال نه ديده بودم نه شنيده بودم يك حركت از سوپررد بود...
اون مياد كنار چيلي و با تمام قدرت باله ها و بال و دم و همه رو باز ميكنه و يك حركت انفجاري به بدنش ميده و تمام بدنش رو ميلرزونه...
در اين حالت يك صدايي شبيه "fuuuurrrrrrrr" به گوش ميرسه!!!...
بله اين صدا از داخل آب كه توسط 20 ميل شيشه احاطه شده به گوش ميرسه...
اولين بار كه اين صدا رو شنيدم باوركنيد سرجام خشكم زد و آب دهنم رو هم نتونستم قورت بدم...
اما بعد از چندبار كه اينكارو كرد تقريبا برام عادي شده بود...
اما هر بار كه اين صدا رو ميشنيدم موي بدنم سيخ ميشد...
حدود 4 شب و 5 روز كنار هم بودن و در اين مدت سفره ها رو به تانك پايين منتقل كردم و پيش خودم گفتم كه همه چيز تمومه...
ولي در اواخر روز پنجم چيلي دوباره فرار كرد و سوپررد هم دنبالش...
بازم همه رشته هام پنبه شده بود و ديگه كارد ميزدين خونم درنميومد...
بازم داستان جداسازي و شيشه وووو...
اون زمان كه گوشي درست و درمون نداشتم با اون دوربين ديجيتاله عكس ميگيرفتم و اينجا ميذاشتم...
حالا اين گوشي چون دم دسته باهاش عكس زياد گرفتم اما نميتونم عكسها رو به لپ تاپ منتقل كنم وگرنه عكس و فيلم زياد گرفتم ازشون...
چيكار كنم زياد با تكنولوژي سازگاري ندارم...
بمحض اينكه بتونم عكسها رو منتقل كنم براتون ميزارم...
باتشكر farhad-2007
ارواناهای خیلی خوشکلی دارین سلامت باشن
یه سوال ؟
اروانا سوپر رد و یه رد چیلی جفت بخورن بچه هاشون چی از اب در میان ؟
آقا فرهاد یه کلیپ بزار از لحظه جدایی و رها سازیشون باهم باید خیلی دیدنی باشه شدیدا مشتاقیم
باسلام
از لطف شما ممنونم...
رنگ سوپررد قرمز روشنه و رنگ ردچيلي قرمز تيره...
طيف رنگي بچه هاشون هم چيزي بين اين دو طيف رنگي قرمز درمياد...
رنگهاشون خيلي باهم تضاد نداره...
فيلم دارم اما همون داستاني كه قبلا گفتم يكي دوبار سعي كردم نتونستم ارسال كنم و منم كلا بيخيالش شدم رفت...
شما علي الحساب همين عكسها رو از بنده بپذيريد...
واما اخيرين اتفاقات در درياچه اژدها...
نزديك 5-6 روز آرواناها در آخرين اقدام كنار هم بودن كه اينقدر حركاتشون خاص بود كه گفتم جفتگيري نزديكه...
منم سفره ها رو به تانك آرواناي سوم منتقل كردم و شنها رو هم ريختم وسط تا شرايط براي جفتگيري مهيا بشه...
ديگه داشتم لحظه شماري ميكردم...
سوپررد ردچيلي رو نشونده بود كف تانك يه گوشه و ميرفت و برميگشت خودشو ميماليد به بدنش...
اينكارو چندبار تكرار كرد اما وقتي حركتي از سمت چيلي اتفاق نيافتاد دوباره درگيري شروع شد...
دوباره سوپررد چيلي رو زد و شروع كرد به گاز گرفتنش...
منم در عين ناباوري اين صحنه رو نظاره گر بودم و با اعصابي كاملا داغون دوباره بينشون شيشه گذاشتم...
باوركنيد اگه چكشي چيزي دم دست بود ميزدم كل تانك بريزه پايين اينقدر اعصابم داغون شد...
مگه ميشه!!!...
بازم شكست پشت شكست واقعا خسته شدم...
از يكطرف كل تانك رو بهم ريختم شنها رو اوردم وسط از همه مهمتر سفره ماهيها رو دربدر كردم ولي بازم شيشه حائل و بازم نااميدي و يأس همه وجودم رو گرفت...
سفره ها هم كه اينجا زندگي ميكردن واسه خودشون يهو رفتن توي يه فسقل تانك ديگه نميتونن تكون بخورن...
اما ديگه راه بازگشتي نيست...
بهرحال اين راه بايد ادامه پيدا كنه تا كيشو نميدونم اما هنوز كورسوي اميدي توي دلم هست...
تا بعد ببينم قسمت چيه و ما كجاي اين دنيا ايستاديم...
اينم سفره ها در زمان جابجايي...
آرواناي سومي كه خاطرتون هست...
خدا رو شكر سلامتيش رو بدست آورده و روبراه شده...
الان هم كه سفره ماهيها پيشش هستن و دركنار هم داره بهشون خوش ميگذره...
البته به سفره ها نه چون جاشون خيلي خيلي كوچيك شده...
اگه عكس اول آرواناي سوم رو بريد ببينيد تفاوت رو مشاهده ميكنيد و به عرايض بنده پي ميبريد...
باتشكر farhad-2007
من همش باید بیام اینجا و حسادت کنم
سفره ماهیاتون مخصوصا اون دومی فوق العاده هستن.
آقا نمیخوای من بیام هفته ای یکبار تانکتون رو سیفون کنم براتون
سلام
اول از همه باید بگم که خیلی حیف شد که نشد ولی امید به خدا ان شالله حتما نتیجه صبرتون رو می گیرد و موفق می شید
دوم این سوپر رد سومی خیلی عالی شده اصلا با اون عکسهای اولیه قابل مقایسه نیست و این فقط و فقط به خاطر رسیدگی فوق العاده شماست الان میشه در مورد جنسیت این سوپر نظر داد؟
در پایان هم واقعا ممنونم بابت این عکسها
سلام اقا فرهاد
خسته نباشی برادر،با صبرو پشتکوار عالی شما انشاا...که دفعه ی بعدی تلاش هاتون نتیجه بده
خیلی خوشحال شدم که خبر جفتگیریشونو شنیدم ولی حیف شد اخرش
بازم خیلی خیلی ممنون ازتون بابت عکسای عالی
موفق باشید
سلام
ماشالله ماهی های خوبی دارید . اونجوری که اونها کف آکواریوم نگاه میکنن بنظر میرسه که همین الان میخوان تخم ریزی کنن
بقول شاعر پارسی پتی میگه
از همین الان یکی از بچه های نازنازی تو پیش خرید کردم .
تا ماهی در آکواریوم هست ... همچنان امید ثمری هم هست
جناب جمارانی تلاش شما ستودنیه این همه پشتکار واقعا با ارزشه .........
کسایی که بیشترین شکست رو خوردن برندگان اصلی هستن و هر شکست پل پیروزی بعدی ما اگه چند نفر مثل شما با این پشتکار داشتیم الان از مالزی جلوتر بودیم
ادیسون بیش از 10000 بار سعی کرد که چگونگی لامپ رو کشف کنه ولی موفق نشد و وقتی اطرافیانش بهش گفتن که دیگه ادامه نده اون میگه که من دیگه راهی نمودنه که نرفته باشم و الان اگه از هر راهی برم میتونم موفق بشم و همین جور هم شد
موفقیت نزدیکه .......
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)