رفتارهای همجنسگرایانه در جانوران شامل گسترهٔ وسیعی از رفتارهایی میشود که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، جنسی تلقی میشوند. این رفتارها منحصر به آمیزش جنسی نیستند و بسته به نوع تعریفشان، میتوانند شامل ابراز علاقهٔ صرف تا دیگر کنشهای جنسی–اجتماعی باشند. این رفتارها در میان تعداد بیشماری از جانوران دیده و ثبت شدهاند و از جمله رفتارهای طبیعی معمول در همهٔ گروههای جانوری هستند.
بر خلاف انسانها، گرایش جنسی برای جانوران تعریفپذیر نیست و هر نمونه میتواند در عین حال هر دو رفتار دگرجنسخواهانه و همجنسخواهانه را از خود بروز دهد. اگرچه پژوهشهای گوناگون تلاش کردهاند تا علت پدید آمدن این رفتارها را از دیدگاه فرگشتی توضیح دهند، اما تاکنون هیچ نظریهٔ فراگیری که بتواند کارکرد فرگشتی چنین رفتارهایی را در گروه گستردهای از جانوران توضیح دهد، بیان نشده است. چنین چیزی عدهای از دانشمندان را بر این باور رسانده است که پدید آمدن این رفتارها، نه به خاطر کارکرد ویژهشان، بلکه صرفا به خاطر تنوع زیستی موجود در زمین است.
گرایش جنسی در جانوران
دانستن اینکه یک جانور در اصل دارای چه گرایش جنسی است، دشوار و گاه ناممکن است؛ چرا که پی بردن به گرایش جنسی جانوران، نیازمند بررسی تکتک رفتارهای جنسی آنها در طی زمانی طولانی است.
پرسش دربارهٔ اینکه آیا وجود رفتارهای همجنسگرایانه در جانوران، دلیلی بر همجنسگرایی مطلق تعدادی از آنها میشود و یا آنکه آن جانوران در هر زمان دارای دوجنسگرایی همزمان هستند، پاسخ مشخصی ندارد. تنها رفتارهای بلندمدت نمونههای مشخص از یک جانور، میتواند به تشخیص گرایش جنسی آنها کمک کند.
برای بعضی از جانورانی که در طول زندگی خود به همسرانشان وفادار میمانند – همچون پرندگانی همانند مرغ نوروزی نقرهای، غاز خاکستری و پنگوئن همبهولت – این رفتار به خوبی ثبت شدهاست و درازمدت بودن ارتباط همجنسگرایانه در نمونهها توانستهاست ثابت کند که تعدادی از این جانوران، در طول زندگی خود همواره با همجنس خود به سر میبرند.
طبیعت تکهمسر پرندگان باعث میشود که رهگیری زوجهای همجنس ساده باشد. در بسیاری از پرندگانی همچون قوی سیاه و مرغ نوروزی نوکحلقهای، پیوندی زوجی تا همهٔ عمر برقرار میماند، مگر آنکه یکی از زوجها بمیرد و یا آنکه به ندرت از هم جدا شوند. در میان پستانداران، وجود روابط همجنسگرایانهٔ بلندمدت نادر است. در این میان، استثناهایی همچون دلفینهای پوزهبطری وجود دارند که روابط بلندمدتی برقرار میکنند که گاه تا ۱۰ سال و یا حتی تا پایان عمر هم طول میکشد.
با همهٔ اینها، رفتارها و نمودهای همجنسگرایانه در جانوران را نمیتوان به گرایش جنسی یا هویت جنسی ربط داد و اغلب این تعاریف (از جمله گی، لزبین، و غیره)، تنها برای انسانها تعریفپذیر هستند. برای نمونه، دریافتن اینکه شخصی چه گرایش جنسی دارد شامل بررسی خیالپردازیهای شخص نیز میشود؛ چیزی که پی بردن به آن در جانوران (حتی در صورت اینکه چیزی همانند خیال در ذهنشان به راستی وجود داشته باشد) برای پژوهشگران ناممکن است. همچنین، هویت جنسی نیازمند وجود قدرت تشخیص خود است؛ چیزی که جز در کپیهای بزرگ و دلفینها، در جانور دیگری دیده نشده است.
از این رو، اطلاق عبارت «همجنسگرایی در جانوران» مناسب به نظر نمیرسد چرا که گرایشی جنسی تعریفشده برای انسان را در حوزه جانوران ترسیم میکند. در چنین مواردی، پژوهشگران از واژگان «رفتار همجنسگرایانه» یا «رفتار میان دو همجنس»بهره میگیرند.
دلفینهای پوزهبطری از جمله جانوران دارای بیشترین میزان رفتارهای همجنسگرایانه ثبت شده هستند. نرهایی که در گروههای کوچک با هم زندگی میکنند به صورت مداوم درگیر رفتارهای آمیزشی و جنسی میشوند که نه تنها رابطه میانگروهیشان را تقویت میکند که آنها را برای آمیزش دگرجنسگرایانه با مادهها نیز آماده میسازد.
رفتارهای همجنسگرایانه در میان ماده نیز دیده میشود، ولی به میزانی بسیار کمتر از نرها. در میان اعضای این گونه، چنین کنشهایی باعث پیوندبخشی اجتماعی میشوند و حملات و تجاوزهای درونگونهای را بسیار کاهش میدهند.
بعضی پنگوئنهای نر تمایل به تشکیل جفت با نرهای دیگر و لانهسازی مشترک با آنها را دارند. در این مواقع، از یک سنگ به عنوان جایگزین تخم استفاده میشود. در سال ۲۰۰۴، پارک مرکزی جانوران واقع در ایالات متحده آمریکا، سنگ یادشده را با یک تخم بارور جایگزین کرد که زوج نر آن را به عنوان فرزند خود بزرگ کردند.
باغ وحشهای آلمانی و ژاپنی نیز گزارشهایی دربارهٔ همجنسگرایی بین پنگوئنهایشان منتشر کردهاند. این پدیده همچنین در زیستگاه آبی کلی تارلتون در اوکلند نیوزیلند مشاهده شدهاست.
همجنسگرایی در گوسفندان (که در ۶ تا ۱۰٪ قوچها دیده میشود) همراه با تفاوت در حجم بخشهای معینی از مغز و فعالیتهای شیمیایی است. مطالعاتی که توسط مجلهٔ درونریزشناسی انجام شد، نشان داد که عوامل فیزیولوژیک و زیستشناختی تأثیرگذارند.
در میان کبوتران نیز همجنسگرایی نرها دیده میشود. کبوتربازان برای این جفت کبوتران از اصطلاح «جناق» استفاده میکنند.
یک چهارم جفتهای قوهای سیاه همجنسگرا هستند که بیشتر آنها را قوهای نر تشکیل میدهند. این جفتها با دزیدن لانهها و تخمهای دیگر از آنها نگهداری کرده و از جوجهٔ به دنیا آمده، همانند جوجهٔ خود مراقبت میکنند. در برخی دیگر از موارد، جفتهای نر همجنسگرا با یک قوی ماده رابطه برقرار کرده و پس از اینکه قوی ماده تخم گذاشت، او را فراری میدهند.
علاوه بر موارد ذکر شده، همجنسگرایی در جانورانی همچون مارمولک، سنجاقک، شیرها، و حتی حشراتی که در رختخواب زندگی میکنند دیده شدهاست .
در میان پرندگان دریایی از جمله آلباتروس لیسان نیز همجنسگرایی دیده شدهاست و به گونهای است که یک سوم جفتهای این گونه، جفت دو ماده هستند که نوعی انتخاب طبیعی لازم برای این گونهاست، چرا که تعداد مادههای این گونه بسیار بیشتر از نرهایش است.
بررسی بر روی گونهای فنچ نشان دادهاست که زوجهای همجنس با روشهایی چون آواز خواندن برای هم و آراستن دیگری با منقار خود، پیوند میان خود را محکم میکنند.
نتایج این پژوهش نشان میدهند که روابط در میان جانوران، حتی پرندگان، میتوانند بسیار پیچیدهتر از یک نر و مادهٔ صرف که با هم جفت میشوند و زایش میکنند، باشند.
قوهای همجنسگرای نر روابط بلندمدت برقرار میکنند. به دلیل نیروی بدنی بیشتر والدین، جوجههای این زوجها شانس بالاتری برای بقا دارند.
«نوکمالی» از جمله رفتارهای همجنسگرایانهٔ متداول در میان پرندگان است. در تصویر، دو سرسبز نر در حال مالیدن نوکها به همدیگر.
منبع:ویکی پدیا