مردم در طول تاريخ هميشه در كنار حيات وحش زندگي مي كرده اند، اما در گذشته محيط گسترده تر بود و پرندگان و حيوانات مي توانستند وقتي با پيشرفت شهرها زيستگاهشان در معرض نابودي قرار ميگرفت به راحتي به جايي ديگر نقل مكان كنند. امروز متأسفانه وضع به كلي متفاوت است و جانوران وحشي مجبورند در زيستگاه هايي كه از بنياد تغيير كرده اند به هر نحو شده زندگي كنند. قانون امروز براي حيات وحش چنين رقم خورده است:

يا خودت را هماهنگ كن يا بمير



جالب است؛ انسان شرايطي را براي موجودات ديگر پديد آورده كه نه راه پس دارد نه راه پيش، و بايد هر طور شده خود را با سرنوشتي كه نوع انسان براي زيست شان رقم زده مطابقت دهند، قابليتهاي خود را با آن سازگار كنند و يا تن به مرگ و نابودي خود و نوع خود بدهند.

حيوانات نيز براي حل بحران زيستي- اقامتي موجود، بايد خود را با شرايط نوين وفق دهد. پس در نخستين گام مجبورند در نزديكي محل كار و زندگي انسانها براي خود خانه بسازند و زيست كنند، حال بستگي به آن جامعه دارد كه به آنان خوشامد بگويد يا نگويد! حتي كساني كه به حيوانات عشق مي ورزند وقتي آن حيوانات در محل زندگي با آنان شريك ميشوند خود را با شرايطي متفاوت رويارو ميبينند! داركوب ها، اول صبح و وقتي صاحبخانه و خانواده اش در خواب ناز به سر مي برند شروع به نوك زدن به ديوارها و ستون هاي چوبي ميكنند؛ ايگواناهاي سبز استخر يا حوض خانه ها را با مدفوع خود كثيف مي كنند؛ جغدها موشهاي مرده را روي تيرهاي چوبي و نشيمنگاه هاي ديگر خود جا مي گذارند؛ كبوترها و قمري ها در سقف تخم مي گذارند؛ يا خفاش ها لانه هاي زير شيرواني خود را پر از فضله مي كنند و همه اينها به اضافه سر و صداي حاصل از حضور حيوانات، زندگي را براي ساكنان محل با زندگي پرمشغله اي كه دارند تحمل ناپذير ميكند.


خوشبختانه، كارهاي فرهنگي گسترده اي كه در سده گذشته توسط پيشگامان نهضت حفاظت از طبيعت و دوستي با حيات وحش صورت گرفته به بار نشسته و آنان را با دانسته هاي مجهز ساخته كه قادرند با اين مسايل به نحوي انساني و موافق محيط زيست كنار بيايند. هميشه راه هايي براي حل آگاهانه اينگونه مسايل با حيوانات وجود دارد؛ هوش انسان بيشتر است و كافي است كمي به مغز خود زحمت بدهد تا بتواند مشكل را حل كند؛ راه حل نيست! راه هاي ابتكاري مختلفي را ميتوان براي جلوگيري از رفتار مزاحمت*آميز حيوانات به كار برد، حل اين معما فقط به كمي شكيبايي و اندكي تحمل نياز دارد.

WRC


مركز نجات حيات وحش (WRC) در كانادا نيز اطلاعاتي در مورد چگونگي رفتار با حيوانات در اختيار مردم گذاشته و دفتري به منظور پاسخگويي به سوالات و راهنمايي مردم ترتيب داده است. اين مركز با كمك به دامپزشكان در زمينه مداواي حيوانات زخمي يا جوجه*هاي پرندگان يا ديگر حيوانات بي سرپرست كار خود را آغاز كرد. اين مركز از گروه هاي كوچكي از مردم تشكيل شده كه با جمع آوري پول و تهيه امكانات به كمك حيات وحش- به ويژه در مورد حيوانات زخمي و پدر و مادر از دست داده (يتيم) مي شتابد.

WRC يك واقعيت را خط مشي خود قرار داده و سياستهاي كاري اش را براساس آن بنا نهاده است: امروز اگر با حيواناتي وحشي مواجهيم كه در اطراف ما زندگي ميكنند و برايمان مزاحمت ايجاد كرده اند بايد دنبال دليل آن بگرديم؛ آيا اگر ما جنگل ها، بيابانها و زيستگاه هاي آنان را از بين نبرده بوديم آنها مجبور مي شدند به زندگي اطراف ما روي آورند و هر روز با ده ها خطر ناشي از حضور آدميان در همسايگي خود مواجه باشند؟

حفظ قطعه اي از زمين خدا براي زندگي حيات وحش، صاحبان اصلي آن، آنقدرها هم دشوار نيست، تا وجدان آدميان چه بگويد.







منبع:کویرها و بیابان های ایران