1. #9051
    همکار قدیمی

    محل سکونت
    تهران
    نوع حیوان خانگی
    عروس هلندی و مرغ عشق
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    شماره عضویت
    5168
    نقل قول نوشته اصلی توسط attacker9626 نمایش پست ها
    درسته آقای اسکندری ولی مثلا خود شما یا آقای vestlaif یا وکیلی و ...... میتونید از بدو ورود ب خونتون تا وقتی که رام و دستی و سخنگو شد رو بگید چجور بوده ؟
    توی این سوالا .

    چند ساله بود ک آوردید خونه ؟

    درجه وحشی بودنش ؟

    چ کارایی کردید واسه رام کردنش ؟ (خیلی مهمه )

    از روز چندم با دست بهش غذا دادید ؟

    چ مدت طول کشید ک ب قول گفتنی راحت و رو نشیمن از دست غذا بگیره . ؟

    چ مدت طول کشید تا رام شد ؟


    چ مدت طول کشید تا ب حرف اومد ؟


    چقد رام بود ک حمام بردین ؟

    و خیلی چیزایی دیگه ک خودتون فک میکنید بدرد ما میخوره و گفتنش باعث میشه هم ب من و هم کسای ک دوس دارن بدونن کمک میکنه .
    سلام.همه ی این سوالات به کرّات توی پست های مختلف پاسخ داده شده.من خودم یک کاسکو کاملا وحشی سه ساله آوردم یکبار که بعد از مدتی هم تلف شد.بیمار بود.
    بشدت وحشی بود.تا سه روز از کف قفس اصلا تکون نخورد.به کل آدم میدید قار میکشید که سر آدم میرفت.
    تا یک ماه کاری به کاریش نداشتیم.فقط آب و غذا بهش میدادیم.تا یک هفته که اصلا غذا نخورد.منتها کف قفس یک تکه مقوا گذاشتیم چون روی چوب نمیرفت و غذاهای گرم و مقوی مثل پسته یا بادوم رو روی مقوا جلوش میگذاشتیم و اونم وقتی اتاق خالی میشد میخورد.
    بعد از یک ماه دیگه قار نکشید،روی چوبش مینشست،به میله ها آویزون نمیشد و منم با قفسش بردمش حمام و با دوش تلفنی از راه دور شستمش.از توی همون قفس چون باید قفسش هم میشستم دیگه خیلی کثیف شده بود.بعد از یک ماه دیگه راحت از دست هم غذا میگرفت و بعد سه ماه میشد بهش دست زد اما دیگه عجل مهلتش نداد و نه روی دست تونستم بیارمش نه به حرف اومد.مریضی ناشناخته ای گرفت و تلف شد قبل از اینکه فرصت کنم درمانش کنم.
    این تمام ماجرای کاسکوی وحشی بود.هیچ حرف تازه ای فکر نکنم توی گفته هام باشه.همه ی این حرفهارو سایر دوستان هم تکرار میکنن.اصول کار همونیه که همه میگن.



  2. #9052
    کاربر اخراج شده

    محل سکونت
    تهران
    نوع حیوان خانگی
    کاسکو - کنگو
    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    شماره عضویت
    14360
    نقل قول نوشته اصلی توسط اسکندری نمایش پست ها
    سلام.همه ی این سوالات به کرّات توی پست های مختلف پاسخ داده شده.من خودم یک کاسکو کاملا وحشی سه ساله آوردم یکبار که بعد از مدتی هم تلف شد.بیمار بود.
    بشدت وحشی بود.تا سه روز از کف قفس اصلا تکون نخورد.به کل آدم میدید قار میکشید که سر آدم میرفت.
    تا یک ماه کاری به کاریش نداشتیم.فقط آب و غذا بهش میدادیم.تا یک هفته که اصلا غذا نخورد.منتها کف قفس یک تکه مقوا گذاشتیم چون روی چوب نمیرفت و غذاهای گرم و مقوی مثل پسته یا بادوم رو روی مقوا جلوش میگذاشتیم و اونم وقتی اتاق خالی میشد میخورد.
    بعد از یک ماه دیگه قار نکشید،روی چوبش مینشست،به میله ها آویزون نمیشد و منم با قفسش بردمش حمام و با دوش تلفنی از راه دور شستمش.از توی همون قفس چون باید قفسش هم میشستم دیگه خیلی کثیف شده بود.بعد از یک ماه دیگه راحت از دست هم غذا میگرفت و بعد سه ماه میشد بهش دست زد اما دیگه عجل مهلتش نداد و نه روی دست تونستم بیارمش نه به حرف اومد.مریضی ناشناخته ای گرفت و تلف شد قبل از اینکه فرصت کنم درمانش کنم.
    این تمام ماجرای کاسکوی وحشی بود.هیچ حرف تازه ای فکر نکنم توی گفته هام باشه.همه ی این حرفهارو سایر دوستان هم تکرار میکنن.اصول کار همونیه که همه میگن.
    سلام آقای اسکندری بابت این اتفاق متاسفم . میشه شرح بدین چرا حالش اینطوری بود ؟ البته از همون ابتدا حالاتش معلوم بود که بیماره چون کاسکوی وحشی هم کف قفس انقدر نمیمونه که غذا براش بذاریم اونجا البته جسارت نشه ها شما خودتون استادین . کالبد شکافی نبردینش تا دلیلش رو بفهمن ؟
    ویرایش توسط vestlaif : 29th June 2014 در ساعت 11:50 PM

  3. #9053
    همکار قدیمی

    محل سکونت
    تهران
    نوع حیوان خانگی
    عروس هلندی و مرغ عشق
    تاریخ عضویت
    Sep 2011
    شماره عضویت
    5168
    نقل قول نوشته اصلی توسط vestlaif نمایش پست ها


    سلام آقای اسکندری بابت این اتفاق متاسفم . میشه شرح بدین چرا حالش اینطوری بود ؟ البته از همون ابتدا حالاتش معلوم بود که بیماره چون کاسکوی وحشی هم کف قفس انقدر نمیمونه که غذا براش بذاریم اونجا البته جسارت نشه ها شما خودتون استادین . کالبد شکافی نبردینش تا دلیلش رو بفهمن ؟
    ممنون.بله کلا بیمار بود.به همین دلیلم بردم نگهش دارم چند سال قبل.ولی خوب تا حدودی بهبود پیدا کرده بود.اما دیگه واقعا بدنش جواب نمیداد.
    نه من یه مقدار عقایدم با دیگران متفاوته.به جنازه ی پرنده ها احترام زیادی میگذارم و بعد از مرگشون دفنشون میکنم.تا زنده هستن برای درمانشون تلاش میکنم اما بعد از مرگشون دیگه علاقه ای به فهمیدن علت مرگشون ندارم و هرچیزی باشه از فنچ گرفته تا کاسکو یه جایی دفنشون میکنم.ترجیحا هم زیر درخت.

  4. #9054
    کاربر اخراج شده

    محل سکونت
    تهران
    نوع حیوان خانگی
    کاسکو - کنگو
    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    شماره عضویت
    14360
    نقل قول نوشته اصلی توسط attacker9626 نمایش پست ها
    درسته آقای اسکندری ولی مثلا خود شما یا آقای vestlaif یا وکیلی و ...... میتونید از بدو ورود ب خونتون تا وقتی که رام و دستی و سخنگو شد رو بگید چجور بوده ؟
    توی این سوالا .

    چند ساله بود ک آوردید خونه ؟

    درجه وحشی بودنش ؟

    چ کارایی کردید واسه رام کردنش ؟ (خیلی مهمه )

    از روز چندم با دست بهش غذا دادید ؟

    چ مدت طول کشید ک ب قول گفتنی راحت و رو نشیمن از دست غذا بگیره . ؟

    چ مدت طول کشید تا رام شد ؟


    چ مدت طول کشید تا ب حرف اومد ؟


    چقد رام بود ک حمام بردین ؟

    و خیلی چیزایی دیگه ک خودتون فک میکنید بدرد ما میخوره و گفتنش باعث میشه هم ب من و هم کسای ک دوس دارن بدونن کمک میکنه .
    همونطور که آقای اسکندری گفتند تقریبا تمام راهنمایی های ما و دوستان بنا به تجربه و کار خودمون هست که بهتون میگیم . منم به سوالاتتون تقریبا جواب میدم شاید کمکی کرده باشم . جواب سوالات به صورت کلی هست و برای باز کردن هر کدوم نیاز به بحث داره که خیلی زمان میبره اما درباره همش به صورت مجزا توی این تاپیک بحث کافی شده >

    1- سه کاسکو آخر من یکی کنگو 3.5 ساله بود خریدم که 5 سال داشتمش به اسم نینا . یکی تقریبا فکرکنم 1ساله بود تیمنه که سره جمع 3 ماه بود داشتمش به اسم آبی . کاسکو آخر هم لاکی مه کعرف حضور همگی هستند 2.5 ساله بود و الان 9 ماهه پیشمه . (برای معرفی هر کدوم توی تاپیک لاکی توضیح دادم )

    2- نینا کاملا رام بود اما بد تربیت شده بود و دست یه نفر بود که اجازه هر کاری به پرنده داده بود و خیلی بد اشتها بود فقط تخمه میخورد و خیلی به زور مجبور بودم بهش غذا های دیگه بدم . آبی و لاکی جفتشون کاملا وحشی بودن و درصد وحشی بودنشون 100 درصد بود.

    3- کار هایی که واسه رام شدنشون انجام دادم دقیقا همون کار هایی بود که گفته شده مراعات کنم و جلو نرم و اجازه بدم آشنا بشه و نترسه .واکنش هاشون رو کنترل میکردم . تا حالت عصبانیت میگرفتن به صورت نامحسوس که نفهمن بخاطر عصبانیتشونه دور مشدم . با حرف زدن و با حرفام نازشون میدادم چون واقعا تاثیر داشت این ارتباط کلامی . هر کار مکیردم قبلش یا میپرسیدم یا توی نت سرچ میکردم بعد انجام میدادم حتی تمیز کردن کف قفس که با روشی که گفتم تونستم استرس اولیه اینکارو به حداقل برسونم و هزاران کار دیگه که بخوام بگم یه طومار میشه ... خلاصه بگم مراقب همه کار و رفتار هام بودم که نه زیاد ازش دور شم نه زیاد بهش نزدیک شم .

    4- به نینا تخمه از روز اول . به آبی تخمه از انتهای هفته دوم و به لاکی نخود جوانه دار از انتهای هفته اول .

    5- تمام موارد بالا رو روی نشیمن بهشون دادم .

    6 -رام شدن بستگی داره تعبیر شما چی باشه . اصل رام شدن این هست که ترسش بریزه و با حضور شما قار نزنه . نینا که اصلا صدای قارش رو یبارم نشنیدم . آبی و لاکی هم تنها وقتایی صدای قارشون رو میشنیدم که تا انتهای هقته اول ظرف آب و غذاشو و زیرشو تمیز میکردم .آبی ولی خب تا مدتی که زنده بود 2 ماه در قفس باز میکردم و با انگشتم باها بازی میکردم با نوکش . لاکی از هفته اول به بعد خب کم کم ترسش کم شد و میتونم بگم پایان ماه اول ترسشون ریخت و کنازشون میرفتم خیلی نمیترسیدن . در کل از وقتی که پرنده در کمال اشتیاق و آرامش از دست غذا بگیره میافته روی روال و سریع تر سرش میریزه چون میفمه با اینکار شما دوست دارید و خطری براش ندارید.

    7 - نینا به حرف نیومد . آبی بعد از 3 ماه بدلیل کبد چرب تلف شد و فرصت نشد . لاکی بعد از حدودا دو ماه به حرف اومد دقیقا یادم نیست .

    8 - نینا که کاملا رام بود و حمومش میبردم . آبی که خب فرصت نشد حمومش کنم چون از ماه دوم فهمیدم بیماره و بیماریش شدید شد و نشد دیگه . اما لاکی رو از 3 ماه بعد حمومش کردم اونم فقط روش اسپری کردم چون لاکی رو میشناسم انتقال دادن یکباره به حموم و فشار آب استرس خیلی زیاده بهش وارد میکنه و ممکنه مشکلی پیش بیاد .

    خب همین ها یادم بود باز سوالی بود مطرح کیند ولی انقدر کلی نباشه چون نمیشه جواب دقیق به هر کدوم داد . هر کس باید رفتار پرندش دستش بیاد و بدونه از چی میترسه و چی دوستداره چی نداره تا نسبت به اون نگهداری کنه وگر نه نگهداری اولیه برای همشون تقریبا یکسان هست .

    موفق باشید

    ویرایش توسط vestlaif : 30th June 2014 در ساعت 12:16 AM

  5. #9055
    کاربر اخراج شده

    محل سکونت
    بوشهر
    نوع حیوان خانگی
    کاسکو - شاه طوطی- مرغ مینا- مرغ عشق-شاهین
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    15776
    نقل قول نوشته اصلی توسط vestlaif نمایش پست ها


    همونطور که آقای اسکندری گفتند تقریبا تمام راهنمایی های ما و دوستان بنا به تجربه و کار خودمون هست که بهتون میگیم . منم به سوالاتتون تقریبا جواب میدم شاید کمکی کرده باشم . جواب سوالات به صورت کلی هست و برای باز کردن هر کدوم نیاز به بحث داره که خیلی زمان میبره اما درباره همش به صورت مجزا توی این تاپیک بحث کافی شده >

    1- سه کاسکو آخر من یکی کنگو 3.5 ساله بود خریدم که 5 سال داشتمش به اسم نینا . یکی تقریبا فکرکنم 1ساله بود تیمنه که سره جمع 3 ماه بود داشتمش به اسم آبی . کاسکو آخر هم لاکی مه کعرف حضور همگی هستند 2.5 ساله بود و الان 9 ماهه پیشمه . (برای معرفی هر کدوم توی تاپیک لاکی توضیح دادم )

    2- نینا کاملا رام بود اما بد تربیت شده بود و دست یه نفر بود که اجازه هر کاری به پرنده داده بود و خیلی بد اشتها بود فقط تخمه میخورد و خیلی به زور مجبور بودم بهش غذا های دیگه بدم . آبی و لاکی جفتشون کاملا وحشی بودن و درصد وحشی بودنشون 100 درصد بود.

    3- کار هایی که واسه رام شدنشون انجام دادم دقیقا همون کار هایی بود که گفته شده مراعات کنم و جلو نرم و اجازه بدم آشنا بشه و نترسه .واکنش هاشون رو کنترل میکردم . تا حالت عصبانیت میگرفتن به صورت نامحسوس که نفهمن بخاطر عصبانیتشونه دور مشدم . با حرف زدن و با حرفام نازشون میدادم چون واقعا تاثیر داشت این ارتباط کلامی . هر کار مکیردم قبلش یا میپرسیدم یا توی نت سرچ میکردم بعد انجام میدادم حتی تمیز کردن کف قفس که با روشی که گفتم تونستم استرس اولیه اینکارو به حداقل برسونم و هزاران کار دیگه که بخوام بگم یه طومار میشه ... خلاصه بگم مراقب همه کار و رفتار هام بودم که نه زیاد ازش دور شم نه زیاد بهش نزدیک شم .

    4- به نینا تخمه از روز اول . به آبی تخمه از انتهای هفته دوم و به لاکی نخود جوانه دار از انتهای هفته اول .

    5- تمام موارد بالا رو روی نشیمن بهشون دادم .

    6 -رام شدن بستگی داره تعبیر شما چی باشه . اصل رام شدن این هست که ترسش بریزه و با حضور شما قار نزنه . نینا که اصلا صدای قارش رو یبارم نشنیدم . آبی و لاکی هم تنها وقتایی صدای قارشون رو میشنیدم که تا انتهای هقته اول ظرف آب و غذاشو و زیرشو تمیز میکردم .آبی ولی خب تا مدتی که زنده بود 2 ماه در قفس باز میکردم و با انگشتم باها بازی میکردم با نوکش . لاکی از هفته اول به بعد خب کم کم ترسش کم شد و میتونم بگم پایان ماه اول ترسشون ریخت و کنازشون میرفتم خیلی نمیترسیدن . در کل از وقتی که پرنده در کمال اشتیاق و آرامش از دست غذا بگیره میافته روی روال و سریع تر سرش میریزه چون میفمه با اینکار شما دوست دارید و خطری براش ندارید.

    7 - نینا به حرف نیومد . آبی بعد از 3 ماه بدلیل کبد چرب تلف شد و فرصت نشد . لاکی بعد از حدودا دو ماه به حرف اومد دقیقا یادم نیست .

    8 - نینا که کاملا رام بود و حمومش میبردم . آبی که خب فرصت نشد حمومش کنم چون از ماه دوم فهمیدم بیماره و بیماریش شدید شد و نشد دیگه . اما لاکی رو از 3 ماه بعد حمومش کردم اونم فقط روش اسپری کردم چون لاکی رو میشناسم انتقال دادن یکباره به حموم و فشار آب استرس خیلی زیاده بهش وارد میکنه و ممکنه مشکلی پیش بیاد .

    خب همین ها یادم بود باز سوالی بود مطرح کیند ولی انقدر کلی نباشه چون نمیشه جواب دقیق به هر کدوم داد . هر کس باید رفتار پرندش دستش بیاد و بدونه از چی میترسه و چی دوستداره چی نداره تا نسبت به اون نگهداری کنه وگر نه نگهداری اولیه برای همشون تقریبا یکسان هست .

    موفق باشید

    ممنونم از جواب کامل و واضحی ک دادی . ریکی قار نمیکشه ولی خب همون ترس رو داره یکم کمتر شده ولی باید هنوز با دست بهش غذا بدم .
    زنگ زده بودم برا همون مشکلم ک خودت میدونی چی هست با حرف بزنم بحث سر این ترسش و اینا شد گفت شما دنبالش برو با دست اگه رو میله ها غذا رو میگیره ازت و استرس بهش وارد نمیشه و نمیترسه و با دست بهش غذا بده یعنی میگفت مهم غذا دادن با دست هست ک بدونه خطری براش نداری وگرنه جاش مهم نیست میخواد رو میله باشه میخواد بیرون از قفس باشه میخواد .......
    وقتی فهمید ک خطری نداری اگه الان غذا رو میگیره از رو نشیمن و میره رو دیواره بعد ک ترسش ریخت میگیره و رو دیواره دیگه نمیره این درست گفته ؟ من بعد از اون مشکلی ک باهاش دارم دیگه ب حرفاشم اعتمادی ندارم

  6. #9056
    کاربر عالی

    محل سکونت
    سراوان
    نوع حیوان خانگی
    کاسکو , عروس هلندی , کوتوله برزیلی , مرغ عشق , فنچ , کبوتر ,
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    16023
    سلام مدفوع کاسکو من بعضی وقتا میبینم ابکیه یعنی فقط ابه و هیچ سبزی توش نیس البته ن همیشه بیشتر مدفوعش طبیعی هستش سبز و سفید قاطی البته سفیدی کمه و بیشتر سبزه ولی بعضی وقتا ابکی ابکیه مشکلی نداره عادیه؟

  7. #9057
    کاربر عالی

    محل سکونت
    سراوان
    نوع حیوان خانگی
    کاسکو , عروس هلندی , کوتوله برزیلی , مرغ عشق , فنچ , کبوتر ,
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    16023
    فکر کنم کاسکوی من بخاطر اینکه مجبور شدم بگیرمش و بزرامش تو جعبه پرواز و بیارمش موجب شده خیلی ازم بترسه الان که 2 هفته رد شده هنوزم میترسه امروز ک ترسش خیلی زیاد بود چاره ای جز گرفتنش نداشتم و مجبور بودم بزارمش توجعبه ک بتونم بیارمش فکر کنم اینکار باعث شده ترسش خیلی خیلی زیاد بشه ازم باوجود اینکه روزی حداقل 3 ساعت کنار قفسش میشینم حرف میزنم ولی بازم میترسه بعضی وقتا ارومه بعضی وقتا مث امروز وحشی وحشی میشه
    ویرایش توسط منصور : 30th June 2014 در ساعت 02:41 AM

  8. #9058
    کاربر ساده

    محل سکونت
    مشهد
    نوع حیوان خانگی
    کاسکو
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    16120
    پرندگان وحشی منظورتون چیه؟؟؟ما روبه روی خونمون پارکه وپرنده هایی که صداشونو میشنویم مینا و.... وتوی سایست خطره گرمازدگی واسش وجود داره تو این هوا ؟؟؟؟

  9. #9059
    کاربر ساده

    محل سکونت
    مشهد
    نوع حیوان خانگی
    کاسکو
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    16120
    چرا عکسام اپلود نمیشن؟؟؟؟وقتی روی گزینه اپلود کلیک میکنم تغییری ایجاد نمیشه

  10. #9060
    کاربر اخراج شده

    محل سکونت
    بوشهر
    نوع حیوان خانگی
    ملنگو.باجریگار.عروس هلندی
    تاریخ عضویت
    Jun 2013
    شماره عضویت
    12636
    نقل قول نوشته اصلی توسط rend_ نمایش پست ها
    سلام مدفوع کاسکو من بعضی وقتا میبینم ابکیه یعنی فقط ابه و هیچ سبزی توش نیس البته ن همیشه بیشتر مدفوعش طبیعی هستش سبز و سفید قاطی البته سفیدی کمه و بیشتر سبزه ولی بعضی وقتا ابکی ابکیه مشکلی نداره عادیه؟
    نقل قول نوشته اصلی توسط rend_ نمایش پست ها
    فکر کنم کاسکوی من بخاطر اینکه مجبور شدم بگیرمش و بزرامش تو جعبه پرواز و بیارمش موجب شده خیلی ازم بترسه الان که 2 هفته رد شده هنوزم میترسه امروز ک ترسش خیلی زیاد بود چاره ای جز گرفتنش نداشتم و مجبور بودم بزارمش توجعبه ک بتونم بیارمش فکر کنم اینکار باعث شده ترسش خیلی خیلی زیاد بشه ازم باوجود اینکه روزی حداقل 3 ساعت کنار قفسش میشینم حرف میزنم ولی بازم میترسه بعضی وقتا ارومه بعضی وقتا مث امروز وحشی وحشی میشه
    سلام دوست عزیز

    اگر بعضی وقت ها رنگ مدفوع تغییر میکنه و بعد از چند ساعت به حالت عادی باز میگردد یکی از علل آن می تواند همون غذایی باشد که براش گذاشتید چون اغلب مدفوع با نوع غذا که میخورند قابل

    تغییر هستند.

    درمورد حالت دوم شما هم نباید کاسکو رو مثل ساندویچ گرفت شما با این کار استرس زیادی به کاسکو وارد کردید و شوکه شده بوده قطعا و مطمئنن یک خاطره بد در ذهن کاسکو از خود ایجاد کردید

    که ممکن است مدت ها از ذهن کاسکو نرود و همیشه ترس عجیبس از شما داشته باشد شما الان تنها باید به او محبت کنید اگر می بینید به شما به طرف قفس میروید و حالت تهاجمیس از خود

    نشون میده سعی کنید از قفسش کمی دوربشید تا دوباره به آرامش برسه سعی کیند الان از خانواده تان هم کمک بگیرید تا به او محبت کنند البته اگر از شما می ترسد چون ممکن است کمی این

    خاطره بد را از بین ببرد اما همه ما میدونیم که کاسکوها هوش غیر باورکردنی دارند.

صفحه 906 از 1238 نخستنخست ... 4068068568878888898908918928938948958968978988999009019029039049059069079089099109119129139149159169179189199209219229239249259561006 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 4 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 4 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 2nd November 2015, 02:39 PM
  2. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 2nd October 2015, 08:25 PM
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 9th November 2013, 10:38 PM
  4. شناسایی گونه های جدید خزندگان در استان کردستان
    توسط hsoonheb در انجمن اخبار حیات وحش
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 25th May 2012, 11:19 AM
  5. کروکودیل های استرالیایی ، میهمان جدید خانواده های عربستانی
    توسط Black_Heart در انجمن اخبار دنیای حیوانات
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 15th September 2011, 01:01 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
تبلیغات متنی : کیف لپ تاپ