گرگی به نام وایلی

[مهرانه]

گرگی به نام وایلی:

داستان دگرگونی یک شکارچی در اثر عشق این گرگ.

هر روز این اتفاق نمیافته که یک شکارچی به من تلفن کنه و ازم کمک بخواد.این تلفن را ریک هانستد، راننده سری مسابقات رانندگی ناسکار، که در تمام عمرش شکارچی و تلهگذار بوده، زده است تا تقاضای کمک برای نجات جان یک گرگ صحرایی کند.


داستان ریک از این قرار است: پدر و عموی ریک صاحب 1000 هکتار زمین کشاورزی درمنطقه غربی " دان کانتی" هستند. در مارچ 2011 عموی ریک به یکی از همسایهها اجازه داد تا در زمینهای آنها بوقلمون شکار کند. سازمان منابع طبیعی امریکا مجوز شکار دایم برای گرگ*ها به کشاورزان داده است و این شکارچی بوقلمون، به جای شکار بوقلمون (متآسفانه) یک گرگ ماده شیرده را شکار کرده بود. ریک تعریف می*کند: "وقتی شنیدم که یک گرگ مادر شیرده، اون هم در بهار کشته شده، حال بدی پیدا کردم". ریک به همراه دخترش که در آن زمان 7 سال داشت و پسر 14 ساله*اش به جستجوی توله*ها رفتند. سه روز بعد پنج توله گرسته را که از گرسنگی فغان می*کردند یافتند. هنوز چشم*شان باز نشده بود. ریک آنقدر از عکس*العمل سازمان منابع طبیعی واهمه داشت که به توله*ها دست نزد و تنها اطراف لانه را نشانه*گذاری کرد تا مطمئن شود که این لانه*ی همان گرگ ماده شکارشده است و هر روز سرکشی می*کرد. متاسفانه بعد از 5 روز گرسنکی تنها یک توله زنده ماند، گرسنه و خیلی ضعیف. ریک و خانواده*اش تمام شب را به نوبت به توله گرگ مایعات خوراندند. اسمش رو هم "وایلی" گذاشتند.

از ریک پرسیدم که " به عواقبش فکر کردی؟" ریک پاسخ داد: " من فقط داشتم فکر می*کردم که در 6 ماه آینده این توله چنان درنده خواهد شد که یا اجازه می*دهم تا به طبیعت برگردد و یا باید خودم بهش شلیک کنم!" " هیچ وقت با سگ شما دعوا کرد یا با بچه*ها و یا اسب*ها و بقیه حیوانات مزرعه؟" " هرگز. خیلی با همه مهربونه. من با خیال راحت اون رو با دختر 8 ساله*ام تنها می*گذارم. در ضمن وایلی بهترین دوست سگمون هم هست."

در نوامبر 2012 بر سر اختلافی که درباره قرار دادن محل آبخوری گوزن*ها بین اهالی پیش آمده بود ، پلیسی در آن حوالی برای بررسی آمد. او با دیدن وایلی که آزاد در محوطه خانه می*گشت به زن ریک گفت که فردا از طرف منابع طبیعی گروهی برای بردن ( کشتن) این گرگ خواهند آمد. از آن زمان ریک خود را وقف نجات این حیوان کرد. به کدخدای محلی تلفن کرد، به قانون گذاران مختلف، وکلا، مسئولین و حتا از مجری شبکه رادیوی محلی نیز تقاضای کمک کرد. او به نماینده مجلس منطقه نوشت:" در این منطقه گرگ فراوان است، اما مردم هیچ گرگی را از نزدیک ندیده*اند. من حاضرم وایلی را داوطلبانه به تمام مدارس و مراکزی که شما تعیین کنید ببرم تا مردم از نزدیک ببینند که چقدر این حیوان ملایم و مهربان است."
ریک ادامه می*دهد: " من حتا باخبر بودم که در همین حوالی فردی هست که گرگ*ها را به دام می*اندازد و از مردم پول می*گیرد تا گرگ*های به دام افتاده را در یک محل محصور تعقیب و شکار کنند. حتا شخصی که خودش به این محل رفته بود به من گفت که معمولا برای تربیت سگهای شکاری از این محل استفاده میشود و خودش به چشم دیده که سگها ، گرگ*ها را زنده زنده جلوی چشم مردم پاره میکنند." " صاحب این محل مجوزقانونی و دولتی دارد. عیر قابل باور است! پسر همسایه ما خودش دیده که گرگی توسط یک گله سگ زنده زنده و در محل بسته پاره شده و مردم اسمش رو گذاشته اند: " ورزش"!

گرگهای ویسکانسین به صورت قانونی به این محلهای شکنجه منتقل می شوند و گزارشاتی که اینگونه شکنجه گاه ها باید مرتب به سازمان منابع طبیعی بدهند ، بیش از ده سال است که به روز نشده اند. هیچ ماموری از طرف سازمان برای سرکشی نیامده و به گفته تام سالین، رئیس سابق اداره منابع طبیعی منطقه، ده سال پیش این گونه اعمال غیر قانونی بود و جرم محسوب میشد.به این دلیل که گرگ توان بالا رفتن از درخت و یا پنهان شدن و فرار را در این محوطه ها ندارد و رسما شکنجه و کشتار حیوان است.

هانستد به هر دری زد تا با جلب توجه افکار عمومی مانع اکشتن وایلی شود. در این میانه کسی من را به او معرفی کرد. وقتی با ریک حرف می زدم گفت بگویید حداقل 5 تا پلیس بفرستند چون من رو هم باید به زور با وایلی ببرند.

ما فقط یک مجوز لازم داشتیم که به آن : "مجوز نگهداری از حیوانات حیات وحش "می گویند و سازمان منابع طبیعی منطقه باید آن را به نام شخص صادر کند. من به چندین نفر در سازمان مربوطه تلفن کردم و بالاخره دو روز بعد ریک تلفن کرد و با صدایی ذوق زده خبر داد که یک مجوز برای نگهداری وایلی صادر کرده اند و تنها 24 قیمت صدور آن بوده و جریمه *ای هم درک کار نیست. فقط شرایطی را تعیین کرده اند که باید اجرا کند. گفته اند که وایلی باید در یک محوطه محصور 144 فوتی نگهداری شود. ریک با خنده میگفت : این حیوان مثل عضو خانواده است برای من در جای به اون کوچکی که خفه میشه .. من براش یک هکتار منطقه رو محصور میکنم."

ریک می گوید : وایلی ستاره همه شکارچی های منطقه شده. مردم می آیند و در اتاق پذیرایی خونه ما می نشینند تا وایلی براشون آواز بخونه. من خودم بارها صداهای گرگها رو از دور در طبیعت شنیده ام ، اما وقتی از نزدیک و در امنیت زوزه میکشند بقدری متنوع و زیباست و مردم برای اولین بار از این موهبت لذت می برند. من و خانواده ام آوازهای زیبای وایلی رو مرتب می شنویم و لذت می بریم.”

هانستد می گوید که اجدادش همگی شکارچی بوده اند . عمویش وقتی که او 5 سالش بود آموزش تله گذاری و شلیک را با او شروع کرد. تمام سالهای نو جوانی را تله گذاری میکرد. حتا برای خودش رکورد تله گذاری هم داشت. بطور متوسط 130 تا راکون، 40 – 50 تا روباه قرمز، و 15 – 20 تا گرگ رو در هر فصل بدام می انداخت. " من از بچگی شنیده بودم که تنها گرگ خوب، گرگ مرده است. وقتی اونها رو توی تله گیر می انداختم اونقدر حیوون رو میزدم تا بمیره. من صدها گرگ را کشته ام و هیچ وقت هم بهش فکر نکردم."

و حالا :؟" از به یاد آوری اون خاطرات حالت تهوع بهم دست میده."

آزش می پرسم آیا فکر میکنه بقیه گرگها هم مثل وایلی دوست داشتنی هستند؟ " حتما- اونها به هیچ کسی آزار نمی رسونند". ازش می پرسم : پس چرا گرگها اینهمه مورد نفرت همگان هستند؟ " جهل! فقط جهالت و نادانی !" می پرسم : " فکر میکنی میشه با آموزش باور مردم رو اینقدر عوض کرد؟ با قطعیت میگه : : صد در صد.

آقای هانستد برایم ایمیلی زد " وقتی سرپرست و بیولوژیست حیات وحش اومدن به دیدن وایلی، وایلی روی زمین به پشت خوابید تا شکمش رو نوازش کنند. بیولوژیست در حالیکه نوازشش میکرد میگفت : خدای من باورم نمیشه عین یک سگ خونگیه !" و این برای من به اندازه یک دنیا طلا ارزش داشت که در یک لحظه با دیدن محبت این حیوان نظر این آدم عوض شد. نظرش نسبت به تمام گرگها عوض شد. به چشم خودش دید که با محبت میشه حیوان رو بی آزار کرد.

از ریک پرسیدم: فکر میکنی چند تا شکارچی قهار با دیدن وایلی نظرشون عوض بشه؟ ریک گفت : 20% در 10 دقیقه اول و 100% اگر یک هفته رو با ما بگذرونند. غیر ممکنه که تغییر نکنند. " و بعد از مکثی ادامه داد: : اما بعضی ها انتخاب میکنند که نادان باقی بمونند"

با آمدن وایلی به ویسکانسین ، مردم این منطقه دیگر تاب تحمل قانون گذاران و مسئولینی که خود را به جهالت بزنند ندارند. سازمان حیات وحش منطقه جلسه ای در 26 ماه فوریه ( ماه حاری) برگزار میکند که قوانین مربوط به شکار با سگ را تغییر خواهد داد. تا 19 فوریه فرصت دارید که نظرات خود را به نشانی :
Laurie.Ross@Wisconsin.gov.
بفرستید که تا 22 فوریه به آنها رسیدگی خواهد شد.

پاتریشیا رندولف کنشگر حیات وحش است :
madravenspeak@gmail.com or www.wiwildlifeethic.org

و با سپاس از سرکار خانم پوپک سلیمی برای برگردان کامل این گزارش به زبان فارسی.
و همچنين آقاي محمد درويش عزيز

[رضا قلیخانی]

مهرانه خانم زحمت میکشید بازم عکسو آپ کنید

[مهرانه]

مهرانه خانم زحمت میکشید بازم عکسو آپ کنید

چشم حتما
ولي چون نميتونم ويرايش كنم تو پست جديد UP ميكنم. غير از اون چندتا عكس ديگه هم هست كه ميگذارم

[رضا قلیخانی]

چشم حتما
ولي چون نميتونم ويرايش كنم تو پست جديد UP ميكنم. غير از اون چندتا عكس ديگه هم هست كه ميگذارم

سلام مهرانه خانم سایتی که عکس ها آپلود شدن فیلتره به همین خاطر دیده نمیشه