دیده بان حقوق حیوانات: روزگاری شمال «چاد» بزرگترین جمعیت آنتیلوپ «اوریکس شاخ شمشیری» را پذیرا بود ولی با شروع شورش های اوایل دهه ۱۹۸۰ در پایان دهه نسل این گونه انتیلوپ صحرازی به کل در طبیعت نابود شد.
به گزارش سبزپرس در بسیاری از کشورها تغییرات ***** آثار بسیار سوئی بر طبیعت می گذارد که در بسیاری از موارد قابل ترمیم و بازسازی نیست. همه ما داستان های کشتار حیات وحش به شکل پاک روبی اواخر دهه ۱۳۵۰ و اوایل دهه ۱۳۶۰ را به خوبی بیاد داریم که برخی افراد فرصت طلب با سوء استفاده از نابسامانی آن زمان سازمان حفاظت محیط زیست، با خلع سلاح کردن شکاربانان و زمزمه های انحلال این ارگان به ظاهر طاغوتی، کار به جایی رسیده بود که در منطقه آهو خیز «موته»اتفاقات بعضاً ناگواری برای حیات وحش رخ داد…
از آن جا که مناطق زیست آهوها در کفه های صاف و هموار است، افراد سودجو و فرصت طلب از شهرها و روستاهای دور و نزدیک منطقه با جیپ، نورافکن، موتور سیکلت، مسلسل، تفنگ و حتی زنجیر ها و فلاخن های مخصوص به منطقه هجوم می آوردند و با کامیون لاشه آهو ها را از منطقه می بردند (شناسنامه پناهگاه حیات وحش موته، البته در آن دوره هنوز واژه خان و مان بر انداز جوامع مستضعف نمای محلی باب نشده بود.)
در کشورهای آفریقای شمالی از ابتدای قرن بیستم، استعمارگران فرانسوی در تونس و الجزایر و مراکش قوانینی برای بهره برداری از منابع طبیعی و مدیریت شکار ایجاد کرده بودند ولی با زمزمه های استقلال و جنگ های داخلی، این گونه قوانین در حکم زنجیرهای استبدادی درآمد که به باور همگان باید با کشتار جانوران و غارت جنگل ها به ستیزه باآنها بر می خواستند.
در الجزایر پس از استقلال، با وجود آنکه فرانسویان چندین منطقه حفاظت شده در شمال کشور (بیشتر در نواحی جنگلی مدیترانه ای) ایجاد کرده و دست به آموزش پرسنل جنگلبان و شکاربان زده بودند، ولی به دلیل مشکلات مالی دولت در کنار چشم بستن بر شکار قاچاق مردم ناگزیر به صدور مجوز شکار گونه های نایاب و رو به نابودی همچون «آداکس» به شکارچیان خارجی و از قضا فرانسوی بود.
به تدریج با ایجاد ثبات، دولتمردان متوجه شدند سیاست چشم بستن بر غارت منابع طبیعی (چه جانوری و چه گیاهی) برای ساکت نگاه داشتن مردم همواره پاسخگوی مشکلات داخلی نیست و باید یک بار برای همیشه جلوی سوء استفاده افراد فرصت طلب گرفته شود. به تدریج از اوایل دهه ۱۹۷۰ در مصر، لیبی، تونس و الجزایر برنامه هایی برای حفاظت عملی از زیستگاه ها و در گام های بعد پروژه های معرفی مجدد گونه های نابود شده به طبیعت همچون شترمرغ و اداکس و اوریکس شاخ شمشیری به اجرا درآمد (البته در این میان مراکش سابقه بهتری در پاسداشت منابع طبیعی خود داشته است.)
از اواخر دهه ۱۹۷۰ چندین پناهگاه حیات وحش در لیبی همراه با یک مرکز تکثیر در اسارت به وسعت ۸۰۰ هکتار برای معرفی مجدد گونه هایی چون اوریکس شاخ شمشیری و آداکس ایجاد شد و در سال ۲۰۰۲ برنامه ای برای معرفی مجدد گونه غزال Couvier به منطقه جنگلی «جبل الاخضر» در دست بررسی بود که قرن ها از نابودی آن می گذشت.
با شروع بهار عربی و تغییر حکومت در کشورهایی همچون تونس و لیبی به دلیل برآشفتگی ناشی از وقایع روی داده و وفور انواع سلاح جنگی، باردیگر فرصت طلبان به بهانه های گوناگون زمان را برای کشتار حیات وحش محیا و آماده دیدند. تصاویر گرفته شده با گوشی های تلفن همراه در جنوب تونس و لیبی نشان دهنده کشتار عظیم گونه های کمبابی همچون «غزال شاخ بلند» و «غزال دورکاس» و «قوچ بربری» است.
شکارچیان سوار بر مجهزترین خودروهای تندرو و صحرایی به تیراندازی با سلاح های جنگی به سوی هر جنبنده ای می پردازند و به احتمال بسیار زیاد محیطبانان معترض را وابسته به قبلی دانسته و پس از پاکسازی گونه های حیات وحش مدعی عرصه و اعیان زیستگاه ها نیز خواهند شد.
تجربه نشان داده که وفور بی حساب و چشم پوشی بر انواع سلاح های جنگی و شکاری در هر کشوری پس از پاکسازی و نابودی حیات وحش منجر به ناامنی و قتل و غارت خواهد شد. اکنون در زیستگاه های حساس و شکننده شمال آفریقا زمانی برای کارهای فرهنگی باقی نمانده است و بی درنگ و به هر شیوه ممکن (تشویق و تنبیه) باید به خلع سلاح افراد همت گماشت و پس از ایجاد ثبات در زیستگاه ها اطلاع رسانی به شیوه ای ملموس و قابل درک برای عموم مردم و بویژه ساکنان اطراف زیستگاه های طبیعی در کنار حفاظت عملی رمز بقای پایداری زیستگاه و زیستمندان وابسته به آن خواهید شد.
فراموش نکنیم که:
سر چشمه شاید گرفتن به بیل / چو پر شد نشاید گذشتن به پیل!

منبع: گروه محیط طبیعی سبزپرس/ کوشان مهران