دیگر چیز جدیدی برای نوشتن نمانده، همه گفتنی ها گفته شده و همه هشدارهای لازم از طرف کارشناسان داده شده است. کاملا مشخص است که با خشکیدن دریاچه ارومیه چه فاجعه هایی رخ می دهد و راه های جلوگیری از آن هم از طرف کارشناسان امر ارائه شده است.

تکلیف مدیران و مسئولانی استانی و کشوری هم مشخص است.اما به نظر می رسد اشتهای سیری ناپذیر متولیان حوزه آب و کشاورزی برای احداث سدهای هر چه بیشتر، منطقه آذربایجان را وارد بحرانی خود ساخته و ویرانگری می کند. خشم دریاچه ارومیه می تواند زندگی 14 میلیون انسان ساکن دور سفره این منبع حیات را با اما و اگرهای زیادی مواجه کند. دریاچه ای که روزگاری نه چندان دور مظهر زیبایی ها و نعمات بی پایان خداوند بود، با خشک شدنش می تواند به کابوسی وحشتناک و تحدید کننده حیات مردمانش تبدیل شود. گفتن اینها تکرار مکررات است و همه ما بارها این جملات را شنیده ایم.

موضوع بحران دریاچه ارومیه از دو سه سال پیش تا کنون وارد مرحله جدیدی شده و توجه عموم مردم و همه رسانه ها را به خود جلب کرده است. متعاقبا مسئولین کشوری و استانی از رئیس جمهور گرفته تا نمایندگان مجلس و مدیران استانی قول ها و وعده های زیادی را برای اجرایی کردن طرح های نجات بخش دریاچه ارومیه به مردم دادند. اکنون همه چیز آشکار شده است؛ هم علل و عوامل بروز این فاجعه و هم خواست عموم مردم به جهت تسریع در انجام اقدامات فوری برای کاهش اثرات این بحران اکولوژیکی در کوتاه مدت و برگرداندن وضعیت دریاچه ارومیه به وضع سابق در میان مدت.

بی تعارف باید بگوییم برخی مسئولان آنچنان که باید هنوز به ابعاد فاجعه دریاچه ارومیه واقف نشده اند. برخی ها هنوز هم در اشتباه بزرگی به سر می برند، هنوز هم فکر سدسازی از سر آنها خارج نشده است. مسئولان و مدیران محترم در همه رده ها متوجه باشند که ابتدا پذیرش اشتباه و سپس تلاش برای جبران اشتباه صورت گرفته، شرطی اساسی برای موفقیت در احیای دوباره دریاچه ارومیه است و نیز اطمینان داشته باشند که مردم همیشه و در همه حال پشتیبان تلاشگران و خدمتگزاران خود هستند و هر کمکی که در این رابطه از دستشان برآید، انجام می دهند.

مردم آنقدر به بحران پیش رو و عواقب وحشتناک آن واقف هستند که هر آن آمادگی یاری رساندن به دولت را برای آب رسانی به دریاچه ارومیه دارند.خشك شدن درياچه ارومیه تعادل اكولوژيك شمال غرب كشور را برهم ميزند، آب و هوا را تغيير داده و با تاثيرگذاري مستقيم بر روحيات مردمي كه ساليان سال با درياچه زندگي كردهاند، موجب مهاجرت ميليوني آنها ميشود. 15سال از زمان آغاز كاهش ارتفاع آب درياچه اروميه ميگذرد، اينك کارشناسان معتقدند چنانچه درياچه اروميه خشك شود، منطقه آذربایجان تبديل به بياباني به وسعت شمالغرب و با 10 ميليارد تن نمك ميشود كه با وزش نخستين بادها به جاي شن يا رس، اين نمك است كه در هوا منتشر شده و موجب تخریب محیط زندگی و شیوع سرطان ریه و بیماری های تنفسی شده و کشاورزی را منهدم خواهد کرد.

اينك ما هستیم و اين درياچه در حال مرگ که هر لحظه دوستدارانش را به یاری می طلبد. اکنون برگي ديگر از تاريخ در حال نگارش است، اگر خشك شدن درياچه ارومیه در اين ورق نوشته شود، هيچگاه وجدان تاريخ ما را نخواهد بخشيد، درياچه اروميه به دست خودمان در حال نابود شدن است.نگاهی به آينده بدون ارومیه، ما را بیشتر به لزوم اجتهاد برای نجات درياچه اروميه واقف می کند. خشک شدن دریاچه حیات مان بیشتر از یک جنگ تمام عیار قربانی خواهد گرفت. وضع به حدی بحرانی است که زمینه دخالت ارتش و سپاه را برای آبرسانی فوری به دریاچه ارومیه فراهم کرده است.

مگر نه اینکه این دو نهاد برای حفاظت از جان و مال و ناموس مردم این سرزمین برپا شده اند؟ خشک شدن دریاچه ارومیه جان و مال ملت مان را با بحران موجودیت روبرو خواهد کرد
.
این دریاچه امانتی است که امروز در دستان ما قرار دارد و آن را باید به نسل بعد از خويش تحويل دهيم و آنچه كه تاكنون در دفترچه عمل خودمان نگاشتهايم به هيچ كدام از ما در هر جايگاهي كه هستيم نمره قبولي نميدهد، حتي به عنوان يك شهروند.

منبع:زیست نیوز

لینک:وجدان های بیدار، به ندای طبیعت پاسخ دهید